...
یک شبی مجنون نمازش راشکست / بی وضو درکوچه لیلی نشست
عشق آنشب مست مستش کرده بود/ گفت یارب ازچه خوارم کرده ای
برصلیب عشق دارم کرده ای / خسته ام زین عشق دلخونم مکن
من که مجنونم تو مجنونم مکن
مرد این بازیچه دیگرنیستم / این تو و لیلای تو من نیستم
گفت ای دیوانه لیلایت منم / دررگت پیدا و پنهانت منم
سالها باجورلیلا ساختی / من کنارت بودم و نشناختی
...
:: موضوعات مرتبط:
شعرهای عاشقانه ,
,
:: برچسبها:
عشق پنهان ,
عشق ,
:: بازدید از این مطلب : 603
|
امتیاز مطلب : 324
|
تعداد امتیازدهندگان : 103
|
مجموع امتیاز : 103